داستان عاشقانه
✿بی تو تنها ترینم✿
#عاشقانه#
چهار شنبه 25 تير 1393❤بی عشق❤


پسری دختری را خیلی دوست داشت که توی یک سی دی فروشی کار میکرد.اما به دخترک هیچی در مورد عشقش نگفت.هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سیدی میخرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون بعد از یک ماه پسرک مرد وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که اون مرده و اون را به اتاق پسرک برد دخترک دید که تمام سیدی ها باز نشده دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد میدونی چرا گریه میکرد؟چون تمام نامه های عاشقانه اش را توی سیدی میگذاشت و به پسرک میداد 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





^-^

خبرنامه وب سایت:





کد بارش قلب های قرمز و مشکی❤

About

سلامی به گرمی عشق تشکری به اندازه ی دوستی ممنون که امدید لطفا بدونه نظر خارج نشید هم عاشق هم بی عشق

Profile ×
Archive

شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
×
Cat

×
Tag

×
Author

❤بی عشق❤
×